خری و اشتری بدور از آبادی بطور آزادانه باهم زندگی می کردند؛نیمه شبی در حال چریدن علف ، حواسشان نبود که ناگهان وارد آبادی انسانها شدند. شتر چون متوجه خطر گرديد رو به خر کرد و گف : ای خر خواهش می کنم سک بودا حکایت اول...
ادامه مطلبما را در سایت بودا حکایت اول دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : blikebizar بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 12 اسفند 1397 ساعت: 21:06